چندین هفته پیش، داشتم فکر میکردم من از دسته آدم هایی هستم که وقتی دلشون میگیره؛ از پنجره بیرون رو تماشا میکنند. خوابگاه هم که بودم همین منوال بود. اتاق من پنجره ی بالا داره و من عاشق اینم که آخر شب؛ برم و از پنجره پذیرایی آسمون و نور ها رو نگاه کنم. این عکس متعلق به یکی از همون شب هاییه که دلم گرفته بود و آسمون و نور ها، بدجوری دلبری میکردند! [قلب]

 

                                       

 

+ ممنون از آرزو برای دعوت به چالش ِ بلاگردون.

+ از اونجایی که تا پایان چالش فقط چند ساعت باقی مونده ، و اندک افراد فعالی که میشناسم همگی قبلا شرکت کردند، نمیتونم از کسی دعوت کنم. اما خوشحالم که چالش موضوع جالبی داشت برای اینکه این عکس یه گوشه ی وبلاگم بمونه.

 

پس تو کجایی که نمیبینمت؟

من از این خونه بیرونم نمیرم :دی

لورکا، کافکا، رمانتیسیسم و چند روایت معتبر

  ,پنجره ,کنم ,رو ,نور ,آسمون ,    ,این عکس ,آسمون و ,و نور ,از پنجره

مشخصات

تبلیغات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

رویای بیت کوین Bitcoin Dream پرسش و پاسخ وردپرس سایت کیم کالا فروشگاه اینترنتی Lotus Water Psychology سایه وارونه داده پردازی نرم افکار اپیکیشن نت مانی net money مرکز تخصصی گچبری و قالبسازی آذین بیوگرافی ابوالفضل بابادی شوراب گروه هنری اولین اکشن سازان جوان اقیانوس طلایی .:: تنفّس صــــبح ::. شین نویسه خبر شهدای مدافع حرم پایکد نقاشی کشیدن درمان مو کبدچرب Sh.S نمونه سوالات استخدامی بانک تجارت (فروردین 1400) رسانه ارزهای دیجیتال و صرافی Coinex مرکز ماساژ در تهران